۱۳۹۲ خرداد ۱۶, پنجشنبه

بررسی ادعای اعجاز قرآن در منحصر به فرد بودن اثر انگشت




بررسی ادعای اعجاز قرآن در منحصر به فرد بودن اثر انگشت به همراه شرح آیه‌ی مربوطه.

یکی از مورادی که مسلمانان آن را دلیل بر علمی بودن و اعجاز قرآن می‌دانند، این آیه از قرآن است: 
بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ (قیامه/4) بله! ما توانا بر مرتب کردن (ساختن) انگشتان او نیز هستیم. 
مفسرین امروزی "بنان" را در اینجا به معنی "اثر انگشت" معرفی کرده‌اند و آن را به منحصر به فرد بودن آن در میان هر فردی می‌دانند:
آرى قادريم كه حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب كنيم (ترجمه از محمد مهدی فولادوند)
آري قادريم كه (حتي خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب كنيم. (مکارم شیرازی)
این آیه در مورد روز قیامت و تأکیدی است که الله بر توانائیش در زنده کردن انسان و برگرداندن تمامی اعضایش را دارد، در اینجا آیه‌ی پیش از این را می‌نویسم:
أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ (قیامه/3) آيا انسان گمان دارد كه استخوانهایش را گردآوری نمی‌کنیم؟
اثر انگشت در زبان عربی به معنی "بصمه" است؛ شاید گفته شود که این واژه به تازگی وارد زبان عربی شده است، اگر چنین باشد پس باید بپذیریم که بنان به معنی اثر انگشت نمی‌تواند باشد، اما معنی بنان: قطع به یقین قاموس محیط که نوشته‌ی فیروزآبادی است یکی از موثق‌ترین کتاب مرجع عربی در زمینه‌ی شناخت واژه‌است(شرح به نقل از ویکی‌پدیای عربی)، در این قاموس به روشنی اشاره شده است که معنی بنان "انگشت" و یا "اطراف انگشت" است:
البَنانُ: الاصابِعُ، او اطرافُها.
سیبویه ایرانی، بزرگترین عالم صرف و نحو عربی ، کسی است که صرف و نحو را به اعراب آموخت و او را شیخ النحا می‌خوانند، نیز معتقد است که بنان به معنی انگشت است:
خَمْسُ بَنانٍ قانِئِ الأَظْفارِ أَراد خَمْساً مِنَ البَنانِ

اما فهم خود قرآن
بهترین روش تفسیر و شرح قرآن، خود قرآن است، القرآنُ یفسر القرآن.
قرآن یک جای دیگر نیز این واژه را به کار برده است:
إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلآئِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرَّعْبَ فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ (انفال/12) هنگامیکه كه پروردگارت به فرشتگان وحى فرستاد كه من با شما هستم، مؤمنان را محکم بدارید كه به زودى در دل كافران هراس مىافكنم، پس گردن‌ها و انگشتان‌شان را قطع كنيد. (شرح و تفسیر این آیه)
صاحب کتاب " معجم العین" در شرح این آیه می‌گوید:
والبَنَان في قوله تعالى: وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ (انفال/12) يعني الشّوَى، وهي الأيدي والأرْجُل.
قال: و قد يجیء في الشعر. البَنانَة بالهاء للإصبع الواحدة. البَنَان: أطراف الاصابع في اليدَين.
ابو اسحاق الزجاج (ویکی پدیا عربی) در شرح این آیه از قرآن می‌گوید:
واحد البَنانِ بَنَانةٌ. و معناه في قولـه تعالى: وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ، الأصابع و غيرها من جميع الأعضاء.و قوله عز وجل: فاضربوا فوق الاعناق واضربوا منهم كل بنان. البنان ههنا جميع أعضاء البدن و معناه ههنا الاصابع وغيرها من جميع الأاعضاء
همانگونه که مشاهده می‌نمائید، "بنان" که جمع "بنانه" می‌باشد در زبان عربی به معنی انگشت و آنچه که پیرامون آن است، آمده.
الا ليتنی قطعت منی بنانه ولاقيته فی البيت يقظان حاذرا
در برخی از جاها به معنی مفاصل دست و پا نیز آمده است:
و اما قوله: ( واضربوا منهم كل بنان و بزنید همه‌ی (بندهای) انگشتشان) ، فان معناه: واضربوا ايها المؤمنون من عدوكم كل طرف و مفصل من أطراف أيديهم وأرجلهم.
حدثنا أبو السائب قال حدثنا ابن إدريس عن أبيه عن عطيه: ( واضربوا منهم كل بنان ) قال: كل مفصل. حدثنا ابن وكيع قال حدثنا ابن ادريس عن ابيه عن عطيه: ( واضربوا منهم كل بنان ) قال: المفاصل .
قال : حدثنا المحاربی عن جويبر عن الضحاك: ( واضربوا منهم كل بنان ) قال: كل مفصل. حدثنا ابن حميد قال حدثنا يحيى بن واضح قال حدثنا الحسين عن يزيد عن عكرمه: ( واضربوا منهم كل بنان ) قال: الاطراف و يقال: كل مفصل. (تفسير طبری/ تفسير سوره الأنفال / باب القول في تاويل قوله تعالى / سالقیفي قلوب الذين كفروا الرعب)
پس معنی "بنان" به هیچ عنوان نمی‌تواند اثر انگشت باشد، جای تعجب اینجاست که آقایان مفسر، نه تنها به دروغ معنی این واژه را تغییر داده‌اند، بلکه مفهوم منحصر به فرد بودن اثر انگشت را نیزاز دل آن استخراج نموده‌اند؛ ظاهرا از دید ایشان الله در روز قیامت از روی اثر انگشت هر فرد تشخیص می‌دهد که او چه کسی است، قطع به یقین اگر در آینده تشحیص از راه اثر انگشت روشی قدیمی جلوه نماید و روش‌های علمی‌تری جایگزین آن شود، احتمالا به آیه‌ی پیش از این آیه استناد خواهند کرد آنجا که می‌گوید ما استخوانهای آنان را جمع آوری خواهم کرد:
أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ (قیامه/3) آيا انسان گمان دارد كه استخوانهایش را گردآوری نمی‌کنیم؟


"روشنفکری با شک کردن آغاز میشود"

۱۶ نظر:

  1. چرا بجای انگشت اعضای دیگه ای رو مثال نیاورده؟!احساس میکنم اونایی که ایرادات قران رو میگن خودشون دیندارند و میخوان برهانهای ضعیفی ارائه بدن که مسیر نقد قران رو به نفع خودشون جهت بدن.

    پاسخحذف
  2. نه تنها نوک انگشت هر فرد بلکه همه انگشتان هر انسان منحصر به فرد است
    چرا بجای انگشت اعضای دیگه ای رو مثال نیاورده؟

    پاسخحذف
  3. اینکه بنان به معنیه انگشته نمیتونه ادعای اعجاز علمی رو نفی کنه باید دنبال دلایل محکمتری بود.

    پاسخحذف
  4. اثرِ انگشتانِ دست‌ها دقیقا میتونه حتا مثلِ هم باشه آنچه تفاوت میاره اثر و بریدهگی‌هایِ کوچک هست که به خاطرِ کار روی انگشتان به‌وجود میاد و اون هست که کاملا واسه هر کس به خصوص هست و هیچ اثرِ انگشتی به دیگری نمیخوره ..

    این خطوطِ چشم و DNAهست که واسه هر کس مختص هست

    پاسخحذف
  5. معجزه فرعرعون و هامانو میخوای چیکار کنی؟؟؟؟؟
    معجزه شکل گیری انسان در رحم رو میخوای چیکار کنی؟؟؟؟؟
    معجزه نازل شدن یکباره آهن رو میخوای چیکار کنی؟؟؟؟؟
    معجزه در مورد سنگین بودن ابر ها رو میخوای چیکار میکنی؟؟؟؟؟
    و......
    منتظر ذوالقرنین قرآن باشید...
    The Mahdi is near

    پاسخحذف
  6. نظر کافی مردم دادن لازم نیس من هم بحرفم

    پاسخحذف
  7. در این مقاله توضیح خواهیم داد که این ادعای اعجاز علمی در قران لااقل با یک اشکال اساسی مواجه است.
    بدون این که تعریف جامعی از اعجاز علمی قران را بیان کنم به این نکته بسنده میکنم که هدف اعجاز در قران این است که کسی که نسبت به حقانیت قران تردید دارد، تردیدش برطرف شده و یقینش کامل شود.
    اگر مقدمه بالا را بپذیریم پس برای وجود اعجاز علمی در قران لازم است پیشگویی علمی شگرفی در قران وجود داشته باشد که اولا پیشگویی آن توسط انسان در زمان محمد، ممکن نبوده باشد و دوما این پیشگویی صریح، روشن و بدون ابهام باشد.
    در اینجا تنها به بخش دوم می پردازیم
    آری، پیشگویی علمی قران باید صریح، روشن و بدون کوچکترین ابهام باشد. اما چرا؟ چون اگر وقوع این پیش بینی در قران ولو به میزان اندک مورد تردید قرار گیرد، دیگر هدف ا اعجاز که رفع تردید است محقق نمیشود.. به عبارتی ساده تر ""اعجازی که وجودش قطعی نباشد نمیتواند"فرا زمینی" بودن قران را قطعی کند.""
    وجود هزار پیشگویی غیر مسلم و غیر قطعی شخص مردد را به این نتیجه نمیرساند که قران چیزی فراتر از زمان و مکان خود بوده است. در حالی که یک پیش بینی مسلم و قطعی نشان از این است که قران فراتر از زمان تدوینش بوده است.
    به مثال زیر توجه کنید
    ما میدانیم که خورشید حرکت میکند. حرکت گرداگرد مرکز کهکشان راه شیری ،.. در عین حال میدانیم که در قدیم مردم تصور میکرده اند که خورشید به دور زمین میچرخد،حال اگر در یک کتاب قدیمی نوشته باشد که " خورشید حرکت میکند" و کسی مدعی شود که نویسنده حرکت خورشید در کهکشان را پیش بینی کرده ، پذیرش ادعای وی منوط به این است که ثابت کند منظور نویسنده از حرکت خورشید ، حرکت خورشید به دور زمین و یا حرکتی دیگری به غیر از حرکت خورشید دور مرکز کهکشان راه شیری نبوده است.

    واقعیت این است که تمام آنچه در مورد اعجاز علمی قران تا کنون گفته شده هیچ کدام صریح و روشن نیست همچنین هیچ اعجاز علمی صریح و روشنی در قران وجود ندارد. زیرا متنی که صریح و روشن باشد را هر کس در هر زمان و هر مکانی بخواند، یک مفهوم واحد را برداشت میکند و اگر نکته علمی صریح و روشنی در قران وجود داشت اعراب زمان پیغمبر نیز متوجه آن میشدند.
    اعجاز علمی قران همه اعجازی به اشاره و تفسیر هستند، نه اعجازی صریح و روشن
    قطعی نبودن اعجاز قران را با یکی از ادعاهای اعجاز علمی در قران به صورت به صورت واضح بیان میکنیم.
    (ادامه در کامنت بعدی )

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خب می گی صریح نیست باشه ! نظرت در مورد حدیث حضرت ابوهریره چیه با پیامبر (ص) در بیابان بودند و چندی از اصحاب نیز با ایشان بودند و مقداره کمی اب داشتند و در این حین مگسی در اب افتاد و پیامبر (ص) مگس را رد اب فرو نهادند و بعد ان را پرت کردند و اصحاب همه متعجب شدند و جویای مطلب شدند . وایشان فرمودند در یکی از بالهایش بیماری و در دیگری شفاست ! حال پیامبر اسلام میکروسکوپ داشت ؟؟؟ یا از گجا می دانستند اب یکی از حلال ترین مایعات برای ترکیب دو ماده هستش ؟؟!!! پس بفهم تا به کی ؟ نوکر شیطان شده ای بی ثمر

      حذف
    2. تو واقعا آدم جاهلی هستی، این که میگه جهان را آفریدیم و هر لحظه آن را میگسترانیم،اشاره صریح به یک معجزه نیست؟ فقط یکیش رو گفتم، بعدیش رو نمیگم چون برای امثال تو فایده ای نداره، بعدش هم وقتی فقط یک معجزه در قرآن دیدی، که عقل احتمال نمیده که احتمالی باشه، همون یک دونه بسته برای آدم فهیم، و اما بقیش رو اگر دیدی با عقل تو جور در نمیاد، بهتره براش دنبال یک جوابی باشی که در قالب پذیرش صحت آون جور دربیاد، نه بر ضدش! والسلام

      حذف
  8. ادامه کامنت قبل ...) عده ای معتقدند که آیه سوم سوره روم پست ترین نقطه زمین را مشخص کرده است.
    ترجمه این آیات دوم و سوم این است : روم شکست خورد، در نزدیکترین سرزمین، ولی بعد از شکست به زودی پیروز میشود.
    این عده استدلال میکنند که این آیه به جنگ ایران و روم اشاره دارد که در ان سپاه خسرو پرویز اورشلیم را فتح میکند و با توجه به این که این جنگ در ساحل بحر المیت اتفاق افتاده که پست ترین نقطه خشکی های روی زمین است با توجه به این که کلمه أَدْنَى الأرْضِ پایین ترین زمین هم معنی میدهد نتیجه این میشود که قران پست ترین نقطه روی زمین را قبل از دست یابی بشر به تصاویر ماهواره ای پیشگویی کرده است.
    در ادعایی بالا تنها چیزی که قطعی و مسلم است این است که سواحل بحر المیت پست ترین خشکی روی زمین است. اما بقیه موارد این ادعا ثابت نشده و مبهم و قابل تفسیر است!
    به موارد زیر توجه کنید
    1- اشاره این آیه به جنگ ایران و روم قطعی نیست. برخی معتقدند این آیه به شکست مسلمانان از روم اشاره دارد. این عده از مفسران قران معتقدند که با توجه به این که در زمان پیامبر الفبای عربی، اعراب نداشته ، کلمات غُلِبَتِ، و غَلَبِهِمْ اشتباه اعراب گذاری شده و معنی آیه این بوده که روم (بر مسلمانان) پیروز شد ولی به زودی شکست میخورد.

    2- اگر به فرض به جنگ ایران و روم اشاره داشت، مشخص نشده که کدام جنگ است، در اینجا مدعی اعجاز چنین فرض گرفته که قران به محاصره اورشلیم اشاره داشته است. در حالی که چنین نیست. ارتش ایران و روم نبرد های متعددی داشته اند و در این ایه نوشته نشده که منظور کدام نبرد بوده است.
    3- واژه ادنی معانی مختلفی از جمله نزدیکترین و کمترین و پایین ترین دارد.. ممکن است منظور نویسنده از ادنی، نزدیکترین بوده باشد، همینطور که بسیاری از مترجمین نزدیکترین ترجمه کرده اند. (همین که احتمال دیگری وجود داشته باشد کافیست که تردید به وجود آید)
    4- حتی عبارت پست ترین زمین نیز کافی و گویا نیست. چون این عبارت با عبارت " پست ترین خشکی روی زمین" تفاوت دارد.
    5- و در نهایت این که سپاه روم در اورشلیم از ایران شکست خورد و اورشلیم 700 متر نسبت به سطح دریا ارتفاع دارد و بنابرین در فرض اثبات و قطعی شدن بقیه موارد باز هم اعجازی وجود نخواهد داشت.
    اگر این آیه به این صورت نوشته شده بود یک اعجاز علمی بود
    " بحر المیت) در مرز اردن و فلسطین و در کرانه باختری رود اردن واقع شده‌است. سواحل اطراف آن پست‌ترین نقطهٔ خشکی‌های زمین است"

    جمله بالا بدون ابهام است و هر کس در هر زمان و مکان ان را بخواند مفهوم واحدی از ان برداشت میکند. اما ایات سوره روم مبهم است و این احتمال وجود دارد که منظور نویسنده با انچه مدعایان اعجاز میگویند یکی نباشد. و همین احتمال، کارایی اعجاز را که رفع تردید است از بین میبرد ، چون اعجازی که وجود یافتنش قطعی نیست، بدون ثمر است و چیزی را قطعی نمیکند.
    بهتر است هر نوشته ای را با دانش و فرهنگ زمان و مکان خودش معنی کنیم و نه با کشفیات هزاران سال بعد از ان، و مثلا اگر شخصی در دو هزار سال پیش از حرکت خورشید سخن گفته منطقی است که منظورش حرکت خورشید به دور زمین بوده ونه حرکت خورشید در کهکشان راه شیری




    پاسخحذف
  9. خب مرتیکه ی ابله اگر انگشت هم معنیش باشه سر انگشت رو شامل میشه چرا نگفته مغزه پوکتو خلق می کنم چرا نگفته گوشای کرتو دوباره خلق می کنم چرا نگفته چشمهای کورتو خلق می کنم ؟؟؟!!!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اخمخ اصلا درباره مغز هیچوقت حرفی نزده چون اهمیت اونو نمی دونسته ولی بجاش به قلب اشتباها وعامیانه اشاره شد

      حذف
  10. اینجور انسانها میخوان نور خدارو با فوت خاموش کنن��

    پاسخحذف
  11. بیچاره هستین واقعا ، دلیل نداری بزور میخوای رد کنی

    پاسخحذف
  12. تازینامه پر از خشونت است آیات برده داری دارد مگه میشه کتابی که به اولین حقوق بشر بی اعتنا باشد معجزه فلمی داشته باشد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آفرین چرا الان حکومتهای مدعی درباره برده داری حرفی نمی زنن؟ الان خجالت می کشن!!!!

      حذف