۱۳۹۲ اردیبهشت ۲, دوشنبه

رد معجزات عددی و ریاضی قرآن (قسمت اول):




رد معجزات عددی و ریاضی قرآن (قسمت اول):

برخی از قرآن پژوهان در سالهای اخیر کشفیاتی درباره‌ی نظم عددی ایات قرآن و مناسبات آماری میان برخی از واژگان این کتاب کرده‌اند که بسیار جالب توجه می‌باشد؛ در ذیل به 3 مورد از آنها اشاره میکنیم :

1-دو كلمه عقل و نور هر كدام به تساوی 49 بار تكرار شده است ( اشاره به نقش تعقل در هدايت )

2- كلمه "شهر" به معناي ماه دقيقاً ۱۲ مرتبه در قرآن به كار رفته است. (۲)

3- نمازهای يوميه پنج وقت دارد و كلمه صلوه نيز در قرآن به همين تعداد آمده است .

و اما پاسخ: شما گفتید که:

1- دو كلمه عقل و نور هر كدام به تساوی 49 بار تكرار شده است (اشاره به نقش تعقل در هدايت)
اولا عقل و نور چه ربطی با هم دارند و کسی جز سفسطه کاران ارتباط مستقیم آنان را بیان نمی کند.
دوم اینکه کلمه‌ی عقل حتی یک بار هم در قرآن نیامده بلکه مشتقات آن به صورت فعل به 5 حالت و جمعا 49 بار در قرآن آمده است که مدعی اعجاز بر خلاف سایر موارد که واژگان خاص را گلچین می‌کردند این بار تمامی مشتقات آن را مد نظر قرار دادند:
تعقلون (24 بار)
یعقلون (22 بار)
عقلوه (1 بار)
نعقل (1 بار)
یعقلها (1 بار)
جزئیات را ننوشتیم چون با مدعی در مورد تعداد این واژگان اختلاف نظری نیست؛ کل مشتقات نور که شامل نار هم می‌شود جمعا 194 بار و به 10 حالت در قرآن تکرار شده است؛ کلمه‌ی نور با مشتقات آن هم به 8 حالت و جمعا 49 بار در قرآن آمده است:
نور (24 دبار)
نورا (9 بار)
نوره (4 بار)
نورهم (4 بار)
منیر (4 بار)
نورکم (1 بار)
نورنا (1 بار)
نار (126 بار)
نارا (19 بار)
همانگونه که مشاهده می‌شود نور به صورت معرفه 24 بار در قرآن تکرار شده و در تمامی این موارد اسم هستند در حالی که تمام موارد عقل نه اسم بلکه فعل می‌باشند.
ضمنا چرا واژگانی مانند فکر را حذف کرده‌اند، البته یادآور می‌شوم که قرآن عقل را قلب می‌داند.

شما گفتید:

2- كلمه "شهر" به معنی ماه، دقيقا 12 بار در قرآن به كار رفته
در اینجا نیز شما مرتکب دروغ و مغلطه شده‌اید، زیرا کلمه‌ی "شهر" در5 حالت کلی و جمعا 21 بار در قرآن آمده است:
الشهر (6 بار):
بقره/185 - بقره/194 (دو بار) - بقره/217 - مائده/2 - مائده/97 -.
شهر (4 بار):
سبا/12 (دو بار) - بقره/185- قدر/3
اشهر (5 بار):
بقره/197 - بقره/226 - بقره/234 - توبه/2 - طلاق/4.
الاشهر (1 بار):
توبه/5
شهرا (دو بار):
توبه/36 - احقاف/15.
شهرین ( دو بار):
نساء/92 - مجادله/4.
شهور ( یک بار):
توبه/36
شاید بگوئید که تنها حالت مفرد مد نظر است، اولا چرا تنها حالت مفرد و ثانیا باز در همین حالت نیز همانگونه که مشاهده می‌گردد 6 حالت به صورت نکره و 6 حالت دیگر به صورت معرفه است؛ احتمالا اگر این موضوع به صورت 4 و 8 بود شما باز از دل آن معجزه‌ی 4 ماه حرام استخراج را می‌کردید!

شما گفتید:

3- نمازهای يوميه 5 وقت دارد و كلمه صلوه نيز در قرآن به همين تعداد آمده.
در اینجا چیزی جز دروغگوئی شما وجود ندارد و کلمه‌ی صلاه (نماز) و مشتقات آن 99 بار در قرآن تکرار شده:
الصلاه (67 بار):
بقره/3 - بقره/43 - بقره/45 - بقره/83 - بقره/110 - بقره/153 - بقره/177 - بقره/238 - بقره/277 - نساء/43 - نساء/77 - نساء/101 - نساء/102 - نساء/103 (سه بار) - نساء/142 - نساء/162 - مائده/6 - مائده/12 - مائده/55 - مائده/58 - مائده/91 - مائده/106 - انعام/72 - اعراف/170 - انفال/3 - توبه/5 - توبه/11 - توبه/18 - توبه/54 - توبه/71 - یونس/87 - هود/114 - رعد/22 - ابراهیم/31 - ابراهیم/37 - ابراهیم/40 - اسراء/78 - مریم/31 - مریم/55 - مریم/59 - طه/14 - طه/132 - انبیاء/73 - حج/35 - حج/41 - حج/78 - نور/37 - نور/56 - نور/58 (دو بار) - نمل/3 - عنکبوت/45 (دو بار) - روم/31 - لقمان/4 - لقمان/17 - احزاب/33 - فاطر/18 - فاطر/29 - شوری/38 - مجادله/13 - جمعه/9 - جمعه/10 - مزمل/20 - بینه/5.
اما سایر مشتقات صلاه:
صلاتَهم (6 بار):
انعام/92 - انفال/35 - مؤمنون/2 - معارج/23 - معارج/34 - ماعون/5.
صلاتک (3 بار):
توبه/103 و به معنای دعا - هود/87 - اسراء/110.
صلوات (4 بار):
بقره/157 و به معنای درود - بقره/238 - توبه/99 و به معنای دعا - حج/40 و به معنی پرستشگاه یهودیان و معادل کنیسه.
صلواتهم (1 بار):
مؤمنون/9
صلاته (1 بار):
نور/41
صلاتی (1 بار):
انعام/162
مصلین (3 بار) و به معنای نمازگزاران:
معارج/22 - مدثر/43 - ماعون/4
مصلی (1 بار) به معنی جای نماز خواندن:
احتمالا اگر در یکی از این مشتقات عدد 5 و یا 17 وجود داشت از دلش معجزه‌ی نماز 5 گانه و یا 17 رکعت نماز روزانه استخراج می‌کردند.

۲ نظر:

  1. در خصوص مطالب فوق اگر کمی ذهن دقیق و تحقیق درست داشته باشیم به اشتباه شما پی می بریم.اعجاز عددی قرآن که توسط بزرگان و علمایی که سالهای سال با قرآن و علوم مرتبط با آن سر و کار داشته اند اثبات شده و این صحبت های غیرکارشناسی شما که برای فریب کودکان هست دلیلی بر رد اون نظرات جامع و کامل نیست.کتابهای معتبر در این خصوص فراوان هست که از شما دقیق تر با ذکر تعداد کلمات و آدرس آیات دقیقا اثبات می شود. به کتابهای مرجع باید مراجعه کرد نه معجزه سازان. بدانیم که حقایق قرآن کریم در طول سالها به مرور آشکار شده و البته بسیاری از آنها ناقص و فقط نظرات شخصی مفسرین بوده که به مرور تکمیل شده و می شود و این به خاطر عظمت قرآن است. حضرت علی زمانیکه نمایندة خودشان را برای مناظره با منافقین فرستادند به او گفتند با قرآن با آنها بحث و احتجاج نکن زیرا در رد تو از همین قرآن استفاده می کنند.قرآن نیاز به استاد و معلم دارد هر کسی نمی تواند این اقیانوس عظیم را همانگونه که هست بفهمد غیر از صاحبان علم الهی که در قرآن گفته شده . همچنین فهم درست قرآن نیاز به پاکی قلب و دوری از گناهان دارد . ما انقدر قلب و روحمان را کدر و آلوده کرده ایم که دیگر جایی برای نور قرآن در آن وجود ندارد و فقط با بازگشت حقیقی به اصل خودمان است که می توانیم پی به حقایق ببریم . اگر کسی خود واقعی اش را نشناسد چگونه می تواند جهان پیرامونش و خالق خود را بشناسد. دوست من ساسان از عاقبتی که برای همة ما دیر یا زود فرا می رسد و آن مرگ است تفکر کن. من با خیلی افرادی که در دانشگاه همراه بودم که دنبال دلیلی برای رد دین بودند وقتی خوب باشون صحبت می کردم می دیدم که به نوعی می خواند آزاد و بدون قید و بند زندگی کنند و دین را مخالف آزادی می دانند (البته بحث دین و آزادی به جای خود مفصل است..) برخی هم از بعضی رفتارها و کج فکری ها خسته و دین زده شده و دین را به اشتباه فهمیده اند. به هر صورت ساسان جان همه آنچه در مورد قرآن گفته ایی به روشهای مختلف قابل نقد و بررسی است و اگر یک درصد فقط یک درصد احتمال می دی جایی برای برگشت داری و به گفته های خودت شک داری تا دیر نشده با یک محقق حوزه به صورت حضوری دیدار کن تا جواب همه سوالاتت را بگیری. نکته دیگر برای بازدید کنندگان از اینگونه سایتها اینکه هدایت و گمراهی را از سایتهای غیرعلمی به هر اسم قبول نکنید و مطالب را به کارشناسان امر ارجاع دهید. به قول حافظ: چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند. خدایا عاقبت ما امر به خیر و سعادت ابدی کن

    پاسخحذف
  2. گیریم تمام حرغهای این نویسنده دروغ وکذب محضه به ثمرات درخت اسلام نگاه کنید چه ارمغانی برامون آورده

    پاسخحذف